با توضیح دادن بعضی چیزها به راحتی قابل درک نیست. انسان با تجربه شخصی از برخی زیبایی ها آگاه می شود. یک پیشنهاد ساده برای دوستداران قهوه داریم. امروزه که در زمان های قدیم نعمت محسوب می شود.
برای لذت بردن و لذت بردن از طعم و مزه در ساعات خاصی از روز پس از صرف غذا، کتاب (اگر یک فنجان قهوه) را نیز در عادت نوشیدن قهوه قرار دهید. اسیر خواب بودن هنگام نوشتن، نقاشی، خواندن در شب، برخی از اشعار کتاب را هنگام نوشیدن قهوه صبح و تعدادی از آنها را در وقت قهوه در روز رزرو کنید.
بخشی دیگر را با قهوه ترک مهمت افندی خسته ای که بعد از شام می نوشید بخوانید. آن وقت خواهید دید که لذتی که از قهوه می برید بیشتر می شود، اشتیاق به شعر در کنار اعتیادتان به قهوه می نشیند و متوجه می شوید که از منطق سخت خلاص شده اید.
اشعار موجود در دفتر شعر مذکور فقط درباره قهوه نیست. در مورد میرا نیز اشعاری کمی وجود دارد که در تعزیه و مراسم دیگر بسته به مکان آن اقامه می شود. در شعرهای کتاب سعی شده جنبه های انسانی با آمیختن قهوه با عشق، اشتیاق، وفاداری و محبت بیان شود.
به تعبیری قهوه با شعر وارد خانه جهانی شد. در خواب دیده شده است که قهوه تلخ که خاطره چهل ساله است با شعر در اطلس خاطره شما گنجانده شود، در حالی که طعم قهوه را در کام شما در ذهنتان می گذارد و زیبایی های انسانی را از اولین صفحات کتاب فعال می کند. کتاب زندگی تا آخرین صفحات
شعرهای او که در آنها ابیاتی آمیخته با بوی قهوه با زیبایی های فانی زندگی فانی آمیخته شده است. من هرگز شک ندارم که با خواندن آن در حین نوشیدن قهوه، مشمول این دیدگاه ها خواهید شد.
در سنت ما که چهل سال از یک فنجان قهوه تلخ یاد می شود، امیدوارم شعرهای قهوه نیز در این سنت زیبا گنجانده شود. من نمی خواهم امیدم را از دست بدهم. با این امید به پایان می رسم که کتاب اگر یک فنجان قهوه می خورید اثری خوشایند در ذهن و قلب شما بگذارد.